تنهاترین فرشته.

ساخت وبلاگ

آخرین مطالب

    امکانات وب

    با سلام و احترام .

    فرشته در محاصره ی اهریمن بود. او گریخت به جایی که حتی و لحظه ای  دربند نباشد. اما باز هم در امان نبود. او حتی بر قله ی دماوند هم در امان نبود. شاید شبی و با دیدن یک خواب معصومانه می توانست که از همه ی این جریانات دور باشد. اما چه خوابی؟ شاید و تنها چیزی که به فکرش می رسید پروازی بدون خطر بر بام هند و یا رودی در هند بود. او باید برود تا از همه ی تعلقات زمینی و شیطانی دور باشد. تنها و همچون شبگردی بی سوت در میان کوچه های باریک و هوای تاریک و ...  .

    او می رود به سمت سرنوشت خویش .

    او می رود تا دلیل تنهایی خود را پیدا بکند .

    ( گزیده ای از داستان تنهاترین فرشته ی اینجانب) 

    خدانگهدار دوستان. 

    به نام خدایی که... ...
    ما را در سایت به نام خدایی که... دنبال می کنید

    برچسب : نویسنده : asgharghomi63a بازدید : 235 تاريخ : سه شنبه 30 مهر 1398 ساعت: 3:09