ملاقات من با انسانی بزرگ.

ساخت وبلاگ

آخرین مطالب

    امکانات وب

    با عرض سلام و احترام. 

    اینکه بنده عرض میکنم میروم به نزد جناب مدیر مسئول محترم ؛ در ابتدا باید بگویم و پیش از این نیز نوشته بوده ام که بنده در جایگاهی نیستم که بخواهم در نزد ایشان بی ادبی بکنم. اما خدا را شاهد میگیرم که رفتن و تقاضای بنده برای ملاقات با ایشان برای اینکه خود را در مقابل ایشان کوچک میدانم است. میخواهم به نزد ایشان بروم که برای ادامه ی راه طولانی که در پیش رو دارم؛ به عنوان یک بزرگتر و به عنوان یک استاد و به عنوان یک کسیکه عمری در این زمینه تلاش داشته اند و تلاشهایی ارزنده نیز داشته اند و به عنوان یک بزرگ در این زمینه که نه اینجانب بگویم؛ بلکه همگان میدانند؛ مرا نصیحت بکنند و سفارش به بنده داشته باشند. بنده به کارمندهای ایشان نیز عرض کرده بوده ام که می آیم و در مقابل درب بر روی گلیم مینشینم ؛ هر گاه که تشریف آوردند به ایشان عرض خواهم کرد که استاد اجازه بدهید دستتان را ببوسم.  خب وقتی بنده این را عرض بکنم ؛ ایشان به طور حتم خواهند پرسید که جوان مشکل شما چیست؟  دردت را بگو تا من دوایش بکنم. در نزد ایشان هم عرض خواهم کرد که هر کجا که احساس کردید به دنبال تظاهر هستم ؛ فرمان بدهید ؛ حرفم را تمام میکنم. تظاهر نیست.  شاید سه سال پیش اگر مرا با شلاق میزدند ؛ بی ادبی محض میدانستم که به نزد ایشان بروم.  و جرات اینکار را نداشتم و هم اکنون هم ندارم. اما چه کنم که مجبور هستم ؛ باید شکایت پیش رىیس ببرم ؛ اگر نه کجا روم؟  چه بگویم که مجبورم کاری که حتی آن را بی ادبی میدانم و مجبور هستم که انجام دهم و شماها شاهد هستید که جدای از این ؛ چقدر نگران این بوده ام که این کارمندها شغلشان را از دست ندهند. اینها اشتباه کردند ؛ فرزندانشان چه گناهی دارند؟  در آن عصبانیت هم این را متوجه بوده ام. اینکه بعضی از این کارمندها عاقل نیستند و متوجه نیستند که در چه مکان معتبری و به چه شخصیت بزرگی خدمت میکنند؛ مشکل خودشان است. بنده یک وضع ظاهری و رفتاری آن هم در ماه مبارک رمضان از اینها دیده ام که احساس کردم یک یهودی هم اینچنین رفتار نمیکند و حتی اگر کسی دین هم نداشته باشد ؛ خب انسان که هست ؛ وظیفه ی انسانی حکم میکند که اینچنین رفتار نکنند. خلاصه ی مطلب اینکه اینها از اینکه سر رىیسشان شلوغ است و بیشتر وقتها در شرکت تشریف ندارند ؛ زیادی خوش به حالشان شده  که در شان آن مکان نیست. خداوندا به فریادم برس...  . خدانگهدار.  

    به نام خدایی که... ...
    ما را در سایت به نام خدایی که... دنبال می کنید

    برچسب : ملاقات,انسانی, نویسنده : asgharghomi63a بازدید : 196 تاريخ : جمعه 7 مهر 1396 ساعت: 23:16